روزهای سخت و تلخ، کُشنده و کِشنده ای بود! این فصل گرمِ شاد و رنگی برای همه، سیاه مطلق گذشت. گله ای نیست!

وسط همین روزهای سخت، یک سال از من کم شد و یک سال روی عدد شناسنامه ام رفت! دقیقا چهل روز بعد از ماجرا. گله ای نیست!

وسط همین روزهای سخت بود که فهمیدم، گله ای ندارم! غم که همیشه هست ولی پیروز این غم،تا اینجا، من بودم.

وسط همین روزهای سخت، بزرگ تر شد دلم! ضخیم تر :)

 

پ.ن: خوب نبودن هم هست ولی من کسِ دیگه ای شدم.

عکس:

Virgin Of The Pomegranate art/ Sandro Botticelli


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها