وسط خیره شدن به عکس ها، خوندن سه گانه نیویورک و پیاده،نوشتن یک خروار نقد شعر و تصحیح خروارها خروار دیگه، وسط غذا پختن های آخر هفته و خرید های روز به روز که ای وای نون هم نداریم! وسط همینا خط به خطش، تصویر به تصویرش یهو می ریزه تو دلم و نوشته میشه، امیدوارم می کنه و خوشحال، مثل خوردن یک مشت فلوکستین با هم! خوشحالی عمیق موقت تا دوباره پیدا شدن زندگی.


پ.ن: شعر


عکس: از پیشنهادات جذاب پینترست



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها